در حالی که گمانهزنیها در مورد نقش جمهوری اسلامی در حمله حماس به اسرائیل ادامه دارد، بحث دیگری که پیش میآید انگیزههای احتمالی جمهوری اسلامی است. برخی ناظران بر این باورند که قصد جمهوری اسلامی ایجاد اختلال در عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی است، بنابراین به حماس کمک کرد تا جنگی راه بیندازد که نتیجهاش خشم جهان عرب و عقبنشینی از امضای پیمان ابراهیم باشد.
ری تکیه و روئل مارک گرشت در مقالهای که در نشریه والاستریت ژورنال منتشر شده است، به انگیزه دیگر حکومت مذهبی حاکم بر ایران میپردازند. به عقیده نویسندگان مقاله، انگیزه بنیادی جمهوری اسلامی یهودستیزی است. آنها به غرب توصیه میکنند برای درک انگیزههای گسترش طلبی جمهوری اسلامی، رژیم ایران را از همان دریچهای ببینید که رهبران آن میبینند.
آنها مینویسند دستکم سه نسل روحانیون افراطی اسرائیل را «نامشروع» و «غاصب سرزمینهای مقدس اسلامی» میدانند. آنها اسرائیل را «کشور استعماری مهاجرنشین» غربی میدانند و معتقدند یهودیان امپریالیسم آمریکا در خاورمیانه را هدایت میکنند. در این نبرد میان خیر و شر، تکلیف مذهبی مسلمانان مقاومت در برابر اسرائیل و یهودیت جهانی است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
براساس این تحلیل، انکار هولوکاست پیامد طبیعی این طرز فکر است. علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بارها در اشاره به هولوکاست از عبارت «افسانه هولوکاست» استفاده کرده است. خامنهای در یک سخنرانی در سال ۲۰۰۱ مدعی شد اسنادی وجود دارد که همکاری نزدیک صهیونیستها و نازیها را نشان میدهد و شمار اغراقشده هولوکاست یهودیان دروغی بود برای اینکه همدردی افکار عمومی جهان را برانگیزند و زمینه را برای اشغال فلسطین آماده کنند. او حتی انکار هولوکاست را به آزادی بیان ربط داده است.
تکیه و گرشت در ادامه مینویسند چهار دهه است که جمهوری اسلامی یک ماشین تبلیغ نفرتپراکنی خلق کرده است. سازمانهای دولتی ایران مرتب کتابچه «پروتکل بزرگان صهیون» و سایر مطالب یهودستیزانه را منتشر میکنند. صداوسیمای جمهوری اسلامی مستندها و سریالهای یهودستیزانه پخش میکند. مقامهای جمهوری اسلامی در نشستهایی که با حمایت دولت در تهران برگزار میشود با انکارکنندگان غربی هولوکاست دیدار میکنند. در مسابقه بینالمللی کاریکاتور هولوکاست، که خامنهای در سال ۲۰۰۶ راهاندازی کرد، به آثار یهودستیزانه جایزه داده میشود.
خامنهای اغلب اسرائیل را «غده سرطانی» میخواند که باید «ریشهکن شود»، و معتقد است حمله ۷ اکتبر حماس شکست نظامی و اطلاعاتی جبرانناپذیر اسرائیل بود.
به عقیده نویسندگان مقاله، هدف جمهوری اسلامی از حمله مداوم به اسرائیل ضربه به اعتبار ارتش این کشور، ایجاد اختلاف سیاسی، و از همه مهمتر، وادارسازی نخبگان این کشور به مهاجرت جمعی است.
تکیه و گرشت در ادامه میافزایند دولتمردان و روزنامهنگاران غربی اغلب یهودستیزی جمهوری اسلامی را به چشم رویکرد ضدصهیونیستی دیدهاند. بسیاری سعی کردهاند یهودستیزی رژیم را به گروهی از اصولگرایان تندرو نسبت دهند. روشن است برای باراک اوباما و جو بایدن راحتتر است وقتی حاکمان ایران به چشم یهودستیزهای سرسخت خطرناک دیده نشوند، دیپلماسی هستهایشان با تهران را تثبیتکننده و احتمالا تغییرآفرین ترسیم کنند.
نویسندگان مقاله در ادامه میپرسند تصور کنید یهودستیزی جمهوری اسلامی به سمتی برود که آمریکاییهای غیریهودی را هدف بگیرد؟ آیا آنوقت این روسای جمهوری اینقدر مشتاق میبودند که میلیاردها دلار از محل معافیت از تحریمها به جیب جمهوری اسلامی بریزند و در پی توافق تازه باشند؟
تکیه و گرشت در پایان مینویسند سیاست غرب در قبال جمهوری اسلامی باید این رژیم را همانگونه ببیند که خامنهای میبیند. یهودستیزی اتفاقی نیست، تعصبی شدید است که بنا بر اقتضا، بخشبندی میشود. درک درست گسترشطلبی جمهوری اسلامیــ حمایتش از شبهنظامیان تندرو در سراسر خاورمیانهــ بدون دیدن دنیا از چشم رهبران رژیم ممکن نیست. آنها معتقدند با «توطئه یهود» مبارزه میکنند که غرب را کنترل میکند و در نظر دارد مسلمانان را تحقیر کند. جنگ حماس علیه اسرائیل بخشی از آن نبرد است.